14 بهمن ماه سال 1396.
✍️اشکان مقدم
نقد برخی روایات نادرست درباره فاطمه زهراء سلام الله علیها
روایت شده است:
که روزی فاطمه زهرا برای استقبال از پیامبر و شوی خود که از یکی از جنگ ها بازمی گشتند، گردنبندی سیمین بر گردن آویخت و بر دستان حسنین دستبندهای نقره بست و پرده ای زیبا بر درب خانه نهاد، رسول خدا که از سفر بازگشته بود برای دیدار فاطمه به خانه او آمد و از دیدن این زیورآلات بر چهره مبارک ایشان آثار خشم ظاهر گردید. فاطمه که متوجه می گردد آویز و دستبند و پرده را از جای می کند و برای صرف در راه خدا به نزد رسول خدا در مسجد می فرستد. پیامبر خشنود از این ایثار زهرایی سه بار می فرماید: "پدرش فدای او باد" و در ادامه می فرماید:"دنیا برای محمد و آل محمد نیست و اگر دنیا نزد خدا به قدر بال مگسی ارزش داشت هرگز به یک کافر حتی جرعه ای آب نمی نوشاند."
برای روایت فوق یک سند در منابع امامیه و یک سند در منابع عامه وجود دارد که از جهت متن روایت تقریبا یکی هستند ولی راویان هر دو سند کاملا متفاوت است. نقل اول مربوط به مرحوم صدوق در کتاب الأمالی صفحه 305 به سند زیر است:
"حدثنا الحسن بن محمد بن سعید الهاشمی الکوفی، قال: حدثنا جعفر بن محمد بن جعفر العلوی الحسنی، قال: حدثنا محمد بن علی بن خلف العطار، قال: حدثنا حسن بن صالح بن أبی الأسود، قال: حدثنا أبو معشر، عن محمد ابن قیس، قال:."
و نقل دوم از احمدبنحنبل است که در مسند خود جلد پنجم صفحه 275 به سند زیر روایت کردهاست:
"حدثنا عبد الله حدثنی أبی ثنا عبد الصمد حدثنی أبی ثنا محمد بن جحادة حدثنی حمید الشامی عن سلیمان المیهنی عن ثوبان مولى رسول الله صلى الله علیه وسلم قال:."
به لحاظ بررسی اقتضائات صدوری هیچ یک از دو روایت به لحاظ سند مشمول ادله حجیت خبرواحد نیست.(حتی روات سند مرحوم صدوق همگی مجهول هستند.)
اگر از مناقشات صدوری بپرهیزیم، از جهت دلالت در این روایت چند مطلب وجود دارد که قابل اشکال و تامل است؛
1- یکم اینکه چگونه ممکن است که پیامبر فراوان ن امت خود را به آراستن خود برای شوهرانشان تشویق کند و سپس به فاطمه زهراء -که الگوی ن امت اسلام است- به همین سبب خشم بگیرد؟
2- دوم اینکه چگونه ممکن است که در صورت رسولخدا از عمل فاطمه آثار غضب ظاهر گردد، در حالیکه خود ایشان بارها فرمود که غضب فاطمه غضب من است و رضایت او رضایت من.
3- سوم اینکه چگونه ممکن است که رسولخدا بفرماید: " فان هؤلاء أهل بیتی ولا أحب أن یأکلوا طیباتهم فی حیاتهم الدنیا، اینان اهلبیت من هستند و من خوش نمیدارم که آنان در زندگی دنیایی خود از پاکیزگیهای آن استفاده کنند." در حالیکه -غیر از آنکه در سنت قطعیه ثابت شده است که رسولخدا بهره بردن از طیبات زمینی را سنت خود معرفی کرده است- در قرآن کریم خداوند صریحا رسولان خود را- و نه فقط مومنان عادی- به بهره بردن از طیبات دستور داده است: "یا أیّهاالرُسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَاعمَلُوا صَالِحاً إنِّی بِمَا تَعمَلُونَ علیمٌ" سوره المومنون آیه 51
4- چهارم: اگر چنانچه در روایت گفته شده است که فاطمه زهرا بنا بر نهی پیامبر از زیورآلات پرهیز داشته است، پس چگونه است که در کتاب مهم بشارةالمصطفی صفحه 217روایت معروفی درباره گردنبند پر برکت فاطمه زهرا (که با انفاق ایشان گرسنهای سیر شد، ای پوشانده شد و بردهای آزاد شد) وجود دارد و باز چگونه است که مرحوم مفید در کتاب الإختصاص خود صفحه صفحه 3به نقل از عبداللهبنسنان از امام صادق ماجرای خردشدن گوشوارههای فاطمه زهراء صلواتالله علیها را در حوادث پس از وفات رسولخدا را روایت میکند؟
نتیجهگیری: داستان فوق به دلیل ضعف سندی و اشکالاتی که در دلالت آن وجود دارد، مشروعیت لازم برای روایت ندارد، ولی در مجموع حدس نگارنده این است که آن بخش از داستان که مربوط به کلیت بخشندگیهای کریمانه فاطمه زهرا است، میتواند درست باشد ولی بخش های دیگر ساختگی و ضعیف است. ممکن است که کسی اشکال کند و بگوید که اگر روایتی از فضایل اهلبیت پیامبر در منابع عامه یافت گردد، آن را باید قرینهای بر صحت آن مطلب فوق دانست، اما به نظر نگارنده این مطلب فقط درباره کلیت فضایل داخل آن روایت صدق میکند و نه همه جزئیات؛ با ملاحظه این نکته با توجه به عبارت " فانّ هؤلاء أهلُ بیتی ولا أُحِبُّ أَن یَأکلوا طیباتهم فی حیاتهم الدنیا" ونیز عبارت "لیست الدنیا من محمد ولا من آل محمد" احتمالا سازنده روایت فوق برای اینکه دست اهلبیت محمد صلی الله علیه و آله را از حکومت دنیایی و امامت مسلمین کوتاه کند، عجولانه فضیلتی از کرامت فاطمه زهراء را با این عبارات نادرست و حادثه ساختگی داستان مخلوط کرده است.
درباره این سایت